ETS Verbal Guide 1

impair

خراب‌کردن، زیان‌رساندن

insipid

بی‌روح، بی‌مزه، خسته‌کننده

tailor

سازگارکردن، جورکردن، مناسب‌کردن

fortuitous

اتفاقی، شانسی

serendipitous

نعمت و شانس غیرمنتظره

kindred

خویشاوند، قوم و خویشی، وابستگی

affiliation

وابستگی، نسبت، رابطه

credential

اعتبارنامه، گواهی‌نامه، مدارک

outspoken

واضح و صریح. رک

mortify

پست‌کردن، ریاضت‌دادن، رنجاندن

incense

تحریک‌کردن، عصبانی‌کردن

heterodox

مخالف عقاید رایج

doctrinaire

غیرعملی - تعصب آمیز - خشک

scanty

اندک،کم

meager

ناچیز ، لاغر ، نحیف

flourish

تزئینات نگارشی

make out

درک‌کردن ،فهمیدن